۱۳۸۷ مرداد ۱۳, یکشنبه

چرا بوش در برابر ایران کوتاه آمد؟

کمابیش به دور از پَژمَر ِ(انتظارِ) کارشناسان و ساستارمندان (سیاستمداران) جرج بوش (George W. Bush) جانشین شمارۀِ سه خود در دولتش را در 19 جولای (July)، بدون ِهرگونه پیش پیغان (پیش شرط) به پایِ میز ِگفتگو با ایران روانه کرد. زمانیکه بوش در ماه می (May) در کِنِسِت اسرائیل (پارلمان اسرائیل) سخنرانی کرد، او با ایراختن ِ(محکوم کردن) هر گونه گفتگو با "تروریست ها و بُنیادگرایان" به این شَوَند (علت) که گفتگو با تروریست ها " یک امید نادرسُت برای رسیدن به آشتی و گُذشت است" سَرگفتار (تیتراژ) ِروزنامه ها را بالا برد. چه چیزی جرج بوش (George W. Bush) را وادار به جاگذاشتن ِجان مکین (John McCain) و دوری کردن از او کرد، و چه چیزی بگونه ناگهانی او را به پذیرش ِبرنامۀِ برونمرزی باراک اوباما (Barack Obama) ایزانید (تشویق کرد)؟
برگردیم به میانه هایِ جولای (July)، درگفتگوهایِ ژنو نمایندگان ِپنج کشوری که در شورایِ امینتِ سازمان ِملل هودۀِ (حق) وتو دارند (veto-wielding nations)، اَفزوده بر آن آمریکا، همچنین گروهی به نمایندگی از آلمان و فَرنشین ِ(رئیس) هَنگمِه (اتحادیه) اروپا (European Union) خاویر سٌولانا (Javier Solana) هُماسیدند (شرکت کردند). گفت و شنودهایِ اروپا با تهران برایِ سالها ادامه داشته است، ولی باشندگی (حضور) جانشین ِفَرنِشینِ دولت آمریکا برایِ فراپرسش هایِ (مسائل) ساستاریک (سیاسی) ویلیام بُرنز (William Burns) نشانه ای بر کِرامند (بااهمیت) بودن ِخویشکاریِ (مسئولیت) آمریکا در این گفتگوها بود. آنچه که آمریکا و پشتیبان هایِ او در نشستِ ژنو به ایران پیشکش کردند، "دست نگهداری در برابر دست نگهداری " (freeze for freeze) نامیده میشود.
بر پایۀِ این پیشنهاد، ایران نبایستی تلاش بکند که توانایی هایِ پایه ای خود در زمینۀِ غنی سازی اورانیوم را بالا ببرد، هتا در اندازۀِ کرانمند (محدود)، و یا از مرز 3000 سنتریفیوژ (centrifuges) بُگذرد، در برابر آن، شورایِ امنیت سازمان ملل بایستی که برایِ زمانی کوتاه دست از آروایش هایِ ترازداریک (اقتصادی) در برابر ایران بردارد.وبلاگ ها، بخش ِدیدگاه ها و ویزارش هایِ (تفسیرهای) روزنامه ها پُر از گَمانه زنی ها در بارۀِ شَوَندِ (علت) دِگرگشت (تغییر) روش ِبه دور از پَژمَر (انتظار) جرج بوش (George W. Bush) بود. هموَند (عضو) پیشین ِِشورای امنیتِ ملی (National Security Council) و کارشناس ِدانشگاه کُلبیا برایِ رسیدگی به امور ایران، گری استیک (Gary Sick) گوشزد کرد که کاندیدای ِ فرنشین ِدولت آینده، دیک چینی (Dick Cheney) و عقاب ها (hawks) بَرگُماشتِگی (تسلط) خود را بر ساستارهایِ (سیاست های) برونمرزیشان در برخورد با ایران در برابر همکاران ِ دیگر ِخود همانند وزیر جنگ روبرت گیت (Robert Gates ) از دست د اده اند. گیتس (Gates) برنامۀِ خردمندانه تری را دنبال میکند، و این وَرتِش (تحول) در ساخت و پاخت هایِ پشتِ پردۀِ دفتر فرنشین دولت (جرج بوش)، انجام گرفته اند. دیدمان هایِ (تئوری های) او (دیک چینی) با فریادهایِ هیجان انگیزانه در پتکارش (مخالفت) با برنامه هایِ "آشتی جویانه تر" جرج بوش در پیوند با ایران مورد پشتیبانی قرار میگرفتند، که در بخش ِدیدگاه هایِ وال استریت جورنال (the Wall Street Journal) بدستِ فَرنشین پیشین ِ بَغدِستان ِ(سفارتخانه) آمریکا در سازمان ملل جان بُلتُن (John Bolton) و بدست بُنیادِ پیمانکاری آمریکا (American Enterprise Institute) ، میشائل روبی (Michael Rubin) پراکُنیده (تبلیغ) میشدند. هردوی آنها پیوندهای مَهینی (مهمی) با جنبش ِنئو کُنزِرواتیو (neoconservative) و فرارسانی (تبلیغ) برای جنگ در عراق داشتند.
بِهِنجارگونه (بصورت عادی)، نئوکُنزرواتیوها (neoconservative) همچنین در برابر این وَرتِش (تحول) بسیار پَتکاریدند (اعتراض کردند). ویلیام بُرنز (William Burns) براستی هیچ گفتگویِ تازه ای را با گروه ایرانی از سرنگرفت، او تنها بگونۀِ ساده پافشاریِ آمریکا را برایِ جلوگیری از تلاش هایِ ایران در غنی سازی اورانیم، بازگویی میکرد. هُماسش (شرکت) او در گُفتگو تنها سمبولیک بود. ولی همواره، در تراز ِ(در سطح) یک نشان ِ ساستاریک (سیاسی)، دَگرگون گشتن ِ سویِ (جهت) واشنگتُن بسیار کِرامند (بااهمیت) بود. بوش بگونه آشکار 180 درجه چرخیده است، همان چرخشی که گُهري هایِ (بدل های) ماشین ران در توژه های (فیلم های) سینمایی پُلیسی مانند "کارگاه رُکفُؤد " ("Rockford") درهنگام گُریز و پیگرد به نمایش در میآورند.
شَوَند (علت) و فرهود (حقیقت) در این دگرگون شدن ِسُوی ( تغییر جهت) == ناتوانیِ ارتش ِآمریکا نبود، ونکه (بلکه) یک اشتها به گاز ِ ارزان به بهای 5 $برای هر گالون (3,87 l) بود. بوش و چینی، هر دو خداوندگار (صاحب) باهَمان هایِ (شرکت های) نفتی هستند؛ آنها به یک کشور نِفت خیز تاختند و سپس گفتند که باز سازی آن میتواند از راه فروش ِسیلی از نفتِ ارزان فَراهمیده شود (تامین شود). اکنون، چیزیکه زَمَترا (تمسخر آور) است، این است که یکی از شَوَندهایِ (علت های) نهادین که آنها را ناچار به پس گرفتن ِگُستاخی شان در برخورد با دومین کشور نفت خیز، ایران ، کرد، هَنایش ِ(تاثیر) نابود کنندۀِ نفتِ گران بر ترازداری (اقتصاد) آمریکا و جهان میباشد.
کمابیش یک سال ِپیش بود که جنگ با ایران به نگر نزدیک میآمد. در ماه آگوست (August) پیشین داوید ورمزئر (David Wurmser)، یکی از نئوکُنزرواتیوهایِ مَهین (مهم) کسی که گروهِ چینی (Cheney) را ترک کرده بود، بیان داشت که کاندید فَرنِشینی دولت در آینده (Dick Cheney) در جاور (حال) گفتگو در بارۀِ تازش اسرائیل به پایگاه هایِ پژوهشیِ اتمیِ ایران بوده است. در همان زمان، کارشناس ِافغانستان بارنت روبین (Barnett Rubin) بگونه آشکار آنچه را که یکی از نزدیکان ِدولت بوش (Bush) به او گفته بوده است بگونه آشکار بیان کرد== که چینی (Cheney) میخواهد تازش به ایران را در پایان سال 2007 بجلو بیاندازد. روزنامه نگار سیمور هِرش (Seymour Hersh) گُزارش داد که چینی (Cheney ) تلاش میکند که جنگِ عراق را به درگیری با ایران دگرگون و از نو سازماندهی کند. و همچنین، چینی (Cheney) ایران را در بُنیادِ هواداران اسرائیل مانند "بُنیاد واشنگتن برای رسیدگی به ساستارهای (سیاست های) خاور میانه" (Washington Institute for Near East Policy) پَتِست (تهدید) میکرد.
در دسامبر 2007، به هر روی، سازمان ِبررسی داده های ملی (intelligence community) واکنش نشان داد. یافته هایِ نهادین ِ(اصلی) سازمان ِارزش یابی پرونده هایِ ملی ( The National Intelligence Estimate)، که در همان ماه بیرون آمدند، نشان دادند که ایران از سال 2003 دست از پژوهش هایِ خود برای ساختن بُمب اتمی برداشته است. این گزارش توانست از تلاش ِچینی (Cheney)، در آغازیدن ِجنگ تازه جلوگیری کُند.
در ماه هایِ واپسین، چند وَرتِش (تحول)، گُزینۀِ (مورد) برخوردِ ساستاری (سیاسی) را بجایِ برخوردِ ارتشی با ایران پُررنگ تر کرد. ارتش آمریکا بیشتر از پیش در عراق و اقغانستان زیر فشار است. رستاخیز ِدوباره طالبان در افغانستان و در کرانه هایِ (نواحی) تَبار نشین (قبیله نشین ) در شمال ِپاکستان، روانه کردن ِسربازان ِبیشتری را از ارتش آمریکا و ناتو (NATO) در سال گذشته به این کرانه ها درخواست کرده است.هواداران ِ ایران در عراق و افغانستان میتوانند به آسانی پایگاه هایِ آمریکا را به تاوان ِ هر گونه تازش ِآمریکا به پایگاه هایِ پژوهِشی=اتمی ایران در نتنز و در نزدیک اسپهان، آماج ِ موشکهای کاتیوشای خود کنند.
این نگرانی بگونۀِ آشکار از سویِ آدم مایک موللن (Adm. Mike Mullen)، فَرنِشین ِ (رئیس) یگان هایِ همبسته ارتش آمریکا (the Joint Chiefs of Staff) خَستوییده شده است (اعتراف شده است). در 26 ماه می (May)، در برنامه تلوزیونیِ (Early Show) سی بی اس (CBS) از موللن (Mullen) در بارۀِ شایندگی (احتمال) بکارگیری گُزینۀِ ارتشی در مَهار کردن ِگُستاخی ملاها در بَرزَن ِ (منطقه) خاور میانه پُرسش شد. او پاسخ داد، " راستی این است که به باور ِمن، گُزینۀِ ما بیشتر از گُزینۀِ ارتشی است. این گُزینه ها شایش هایِ (امکانات) گوناگونی هستند که ابزارهایِ پایه ای مَجد (قدرت) ملی را میسازند؛ از مراوده هایِ بازرگانی گرفته تا سرمایه گذاری، ساستاریک (سیاسی) و همچنین ارتشی".
در یکی از گفته هایش در آغاز جوَن (June) پس از بازگشت او از اسرائیل، موللن (Mullen) گِلایه (شِکوِه) کرد که "ما برای زمان ِزیاد گفتگویی با ایران نداشته ایم" و زمانیکه خبرنگاران او را زیر فشار گذاشتند که آیا او در جاور (حال) فراخواستن ِگفتگو با ایران است؟ او نیاز برایِ یک " گفتگوی گسترده" با ایران را هایید (تایید کرد ).
موللن (Mullen) به نگر میآید که به عقاب ها (hawks) در آمریکا و اسرائیل در برابر ِپیآمدهایِ تازش به ایران (همان گونه تازشی که چینی درنگر دارد) هُشدار داده باشد، به این گونه که گفته است که با نگر به جنگ ِافغانستان و عراق، " بازکردن ِیک چَکادِ (جبهۀِ) سوم همکنون، پیش از اندازه ما را زیر فشار خواهد برد". زمانیکه خبرنگاران او را زیرفشار گذاشتند، موللن (Mullen) هایید (تایید کرد) که " ایرانی ها توانایی پَژمَرگیدن (به خطرانداختن) تنگه هرمز را دارند" با این وجود او بیگمان بود (یقین داشت) که آمریکا میتواند تنگه هرمز را دوباره بگُشاید. با وجود بیگمانیش (یقینش)، موللن (Mullen) گفت که او نگران نِهیدِ (وضع) ِناپایدار در خاورمیانه میباشد، و نگران هر چیزی است که به این نِهید (وضع) ناپایدار کمک کند.
نه وزیر خارجه خانم کُندلیزا رایس (Condoleezza Rice) و نه وزیر پدافندی آمریکا آقای گیتس (Gates)، که گاهی به نگر میآید که برنامه هایِ برونمرزی خردمندانه ای را در دولت جُرج بوش (George H.W. Bush) دنبال میکنند، در پیش کشیدن ِگرایش به گفتگو با ایران به اندازۀِ موللن (Mullen) در ماه می (May) گُذشته سرسخت نبودند، با وجودیکه گیتس (Gates) بگونه پُرکارانه ای (فعّالی) در برابر ِیک جنگِ رو در رویِ ارتشی با ایران در ماه مارچ (March) گُذشته هُشدار داده بود.
روندِ رو به رُست (رشد) بهایِ نفت همچنین درآیش ِ به سزایی بر استراتژیِ آمریکا در برابر ایران داشته است. باهَمان هایِ (شرکت های) نفتی و دولت هایِ اروپایی خُشنود از ساستارهای (سیاست های) آمریکا در برابر ایران نیستند. باهَمان هایِ بزرگِ آمریکایی و اروپایی در جاور (حال) از دست دادن ِمیلیاردها سودِ هنگفت هستند، آنهم به پاس ِ سومین آروایش هایِ (تحریم های) گُمارده شده (اعمال شده) از سویِ کُنگرۀِ آمریکا، که باهَمان هایِ (شرکت های) نفتی را که در تلاش برایِ سود بردن از داد و ستد در نفت و گاز ِایران باشند، در تیرس خود گرفته است.
آروایش ها (تحریم ها) به گَهولیدَن (تعویض) رژیم نمی سرانجامند، ولی آنها تراز ِ (سطح) دسترسی جهانی به نفت و گاز را پایین میآورند، و همپیمان هایِ آمریکا را خشمگین میسازند. در چند ماه گُذشته باهَمان های (شرکت های) رویال دوتچ شل و توتال (Royal Dutch Shell and Total S.A) برنامه هایِ سود آور ِخود را زیر فشار آروایش (تحریم ها) و پَتِست های ( تهدیدهای) ترازداریِک (اقتصادی) آمریکا، از میدان هایِ گاز ایران بیرون کشیدند. آروایش ها (تحریم ها) بهای نفت را بالا میبرند== ولی یک جنگ با ایران بهای نفت را همچنان بالاتر خواهد برد.
در این میان، آروایش ها (تحریم ها) به اندازۀِ بسنده، هَنایش ِ (تاثیر) ترازداریک (اقتصادی) بر ایران گُذاشته اند که ایران را آماده و پذیرایِ گفتگو کرده باشند. با آگاهی از اینکه، آروایش هایِ (تحریم های) ترازداریک (اقتصادی) که از سویِ جهان پشتیبانی میشده اند، به فُرودِش ِ (سقوط) کشور ِعراق به یک کشور ِجهان چهارمی (کشور تهی دست) کمک کرده اند، ایرانی ها آزمَند بودند (حریص بودند) که در ازنایِ نشست در 19جولای (July) خود را آمادۀِ همکاری نشان دهند.
وَدایِش (تصمیم) برایِ گفتگوها در 19 جولای (July) با ایران در ژنو، در نشستِ کشورهایِ "گروه هشت" (Group of Eight) در 7-9 جولای (July) در توکیو (Tokyo)، گرفته شد، که آقایِ خاویر سولانا (Javier Solana) را به نمایندگی از هَنگَمه اروپا (European Union) برایِ گفتگو با تهران روانه کنند. وزیر خارجه آمریکا خانم رایس (Rice) با توانمندی از نزدیکی به تهران پشتیبانی کرد. او به برنامۀِ "آوایِ آمریکا" (The Voice of America) گفت: " برای انجام این کار یک راه خَرَدمندانه در پیش است. و به این شَوَند (علت) آمریکا بخشی از این گروه است== که در برگیرندۀِ آلمان، فرانسه، بریتانیای بزرگ، روسیه و چین میشود== که پیشنهادی به دولت ایران کرده اند که ما امیدواریم آنها آنرا به پذیرند."
با نگرش به رشته رویدادهایی که به باشندگی (حضور) بورن (Burn) در ژنو هدایت میشوند، بِه نِگَر میآید که زمینه هایِ گرفته شدن ِاین وَدایش(تصمیم) در اروپا پاگرفته باشد، آنهم از سویِ کشورهایی که خود را نیش ِمار خورده سُهِش (احساس) میکنند، برای اینکه باهَمان هایِ (شرکت های) نفتی آنها به پاس ِاجرایِ سومین دور ِآروایش ها (تحریم ها) باید تا آینده ای پیش بینی نشده از مراوده با ایران کنار گُذاشته شوند. چیزیکه زَمَترا (تمسخر آور) است، این است که نمایندۀِ آمریکا که دیدگاه تنگا تنگی با اروپا دارد، بگونه آشکار آقای آدم موللن (Adm. Mullen) بود، کسی که شاید از آقای گیتس (Gates) در موردِ گفتگو با ایران چیزهایی را شنیده باشد.
آمریکا همیشه در جاور (حال) هناییدن (تاثیرگذارشتن) برایِ دسترسی یافتن بر فرآوردهایِ نفتی ارزان در همه جهان میباشد ولی این مورد را به یک گُزینه ارتشی دگردادن (تغییر دادن) نمی تواند چندان برای او دلکش (گیرا) باشد. هر دویِ آمریکا و اروپا و پشتیبانان آنها میدانند که دَرآیش های (تاثیرهای) اَنگَرِه مَن ِ(منفی) موادِ رادیواکتیو که بازده این جنگ میباشند، بسیار زیاد خواهند بود. هَنایش (تاثیر) آن بر روند ِرساندن نفت به جهان بسیار نگران کننده خواهد بود. پَتِست (تهدید) ایران که بنا بر آن تنگه هُرمُز را در دهنۀِ کندآب (خلیج) پارس خواهد بست [ با این پیغان (شرط) که اگر که به ایران تاخته شود]، باید که جِدی گرفته شود. با این رویکرد که روندِ رساندن نفت از این تنگه به جهان همکنون بسیار کُند میباشد.
چیزی به اندازۀِ 40 % از نفت جهان از میان ِ این گُذرگاه جریان میابد، هر چیزی که روندِ رساندن ِ نفت را از این گُذرگاه برهم زند، با رویکرد به پِیغان های (شرایط) امروزی میتواند بهایِ نفت را به گونۀِ سرسام آوری بالا ببرد به آن اندازه که جهان را با چالش و آشفتگیِ ترازداریک (اقتصادی) دیگری پَتِست (تهدید) کُند. اگر که کوتاه گفته شود، ایران توانمندتر خواهد بود اگر که بهای نفت به مرز 127 $ برای هر بشکه برسد، تا اینکه بهایِ آن $25 برای هر بشکه باشد. بهای بالای نفت به ایران مَجد (قدرت) میدهد، مَجدی که او را در گفتگو های آینده هوشیارتر خواهد کرد. باز گُشایی گفتگو با ایران پیروزی برای شهرمَدار هایِ (سیاست مداران) حقیقتبین نبود، ولی یک پیروزی برای راستینگی (حقیقت) بود. اینکه بوش (Bush) در پایان دوره اش در پیوند با ایران برنامه ای را دنبال میکند که به بارک اوباما (Barack Obama) نزدیک تر است تا به برنامه های جان مکین (John McCain)، گویای این فرهود (حقیقت) است که ساستارهای (سیاست های) برونمرزی اوباما (Obama) در برخورد با رژیم هایِ نفت خیز در خاورمیانه روشن بین تر هستند از جان مکین (McCain ).

هیچ نظری موجود نیست: